پایان خوش...

هر نوری هر چه قدر هم ناچیز باشد بالاخره روشنایی است.

پایان خوش...

هر نوری هر چه قدر هم ناچیز باشد بالاخره روشنایی است.

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

الهامِ من

يكشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۲ ب.ظ

الهام!

 

 

دارم خروار خروار هندونه‌هایی که ریختی تو حیاط خونه‌ام رو جمع می‌کنم.

 

 

الهام!

 

 

من بلد نیست‌م قشنگ و مودب و رویایی و تمیز بنویسم. حتی ساده هم نمی‌تونم بگم "دوست‌ت دارم" زبون‌م نمی‌چرخه. فقط می‌تونم آب هندونه‌ها رو برات بگیرم و دعوت‌ت کنم هر روز بیای خونه‌م و از این راه بفهمی دوست‌ت دارم. خیلی پیچیده شد؟ ببخشید.

 

 

الهام!

 

 

یک چیزی در مورد تو هست که من می‌خواستم توی یکی از پست‌هام بهش اشاره کنم و حالا که بهت می‌گم دلیل نمی‌شه که بعداً باز اشاره نکنم!

 

 

الهام!

 

 

تو استجابت یکی از دعاهای منی. تابستونی که تو رو پیدا کردم دنبال یه دوستِ خوب می‌گشتم. اتفاقاً تابستون خیلی خوبی بود. کلی با دوستام رفتم بیرون و جاهای مختلف. اما دل‌م کسی دیگه رو می‌خواست. دل‌م یکی مثل تو رو می‌خواست. تنها خواننده‌ی وبلاگم! چه خوب شد من رو پیدا کردی.

 

 

الهام!

 

 

و اسمِ تو! این جور اسم‌ها سخت‌ن. روی هرکسی نمی‌شینن. اما تو خودِ الهامی که باید باشه.

 

 

الهام!

 

 

من باید بعد از خوندنِ کامنت‌ت لبخند می‌زدم و توی مه گم می‌شدم. متاسفانه ما با کمبود امکانات مواجه‌ایم. این همه حرف زدم هیچ کدوم به پای این حرکتی که گفتم نمی‌رسن. خیلی حرکت مه آلود و در عین حال گویاییه. حیف شد.

 

 

الهام!

 

 

من داره مسخره بازی‌م میگیره! دارم لوس می‌شم! دست خودم نیست. ظرفیت‌م پایینه و الان از خوشحالی چسبیدم به سقف. ببخشید منو. کاش به همین خوبی‌هایی که تو نوشتی بودم. اما چه فرقی می‌کنه! مهم اینه تو این قسمت از من رو دیدی و پسندیدی. امیدوارم همیشه تو چشم‌ت همین شیدا باشم.

 

 

الهام!

 

 

 

فکر می‌کنم اون مورد چهار رو نمی‌تونم جایی دیگه به این خوبی جا بدم. می‌تونم این کامنت رو بذارم تو وبلا‌گ‌م؟ سوء استفاده نیست؟

 

 

۲ نظر ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۲
raghed nshr