پایان خوش...

هر نوری هر چه قدر هم ناچیز باشد بالاخره روشنایی است.

پایان خوش...

هر نوری هر چه قدر هم ناچیز باشد بالاخره روشنایی است.

سرو و صنوبر شرمنده ما

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ب.ظ

با جناب معین داریم مشق فردا رو آماده می‌کنیم و تصمیم گرفتیم واسه تموم شدن آذر لحظه‌شماری کنیم. طوری که انگار بعدش خبریه. انگار بعدش هوا خوش و زمین سبز و نه سرد و نه گرم و همیشه بهار و همه‌ی این حرفای قشنگ بشه.

---

استرس بیهوده‌ای برای فردا دارم و خوانندگان همراهی نمی‌کنن. (۱۱:۵۴)

---

گرسنه نیستم اما گاهی "خوردن" فقط جوابه. (۰۰:۱۴)

---

من آدم تنها موندن نیستم. دلم خوابگاه می‌خواد و دانشجوها رو. رفتن و کتری گذاشتن روی گاز و پچ پچ کردن توی راهرو رو. اون جو و فضا رو می‌خوام...

اینکه امشب تو خونه تنها هم هستم احتمالاً بی تاثیر نیست روی این فکرا. تا همین هفته پیش یادم نبود خب اومدم یه شهر دیگه و از این بابت هم حق دارم بهم سخت بگذره. ولو تهرانی باشه که قبل‌ش صد بار اومدم. ولی نه اینطوری. به اسم سفر. به اسم تفریح. به اسم دید و بازدید و خوشگذرونی. کوتاه. موقت. گذری.

چرا اینجام :(

"گریه" هم از جوابای خوبه. اما نه تنهایی. نه وقتی کلاس‌ات ۸ صبه. (۰۰:۳۳)

۹۸/۰۹/۱۸
raghed nshr

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی